این تصویر را با نام «وابستگی اروپا» از شما میپذیریم!
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۶۶۵۵۵
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه جوان نوشت: سفرای آلمان و فرانسه در ایران به دیدار سفیر انگلیس رفتند و با انتشار عکسهایی که پسزمینهاش شعارنویسی روی دیوارهای سفارت انگلیس است، اسمش را گذاشتند: «همبستگی اروپایی»! دلایلی هست که اسم این رفتار را بهتر بود میگذاشتند: «وابستگی اروپایی!»
انگلیس بهخاطر ازدستدادن جاسوسش در ایران همین آقای سفیر را فراخوانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نشانه ضعف و وابستگی است. در وابستگی انگلیس به امریکا خود انگلیسیها بسیار نوشتهاند. ایران در اوج دشمنی غرب در قضیه تحریمها و هستهای، روابط خودش را با اروپا حفظ کرد و از بروز تنش بأینحوکان مانع میشد. اروپا نیز سود و صرفه خود را در داشتن روابط میدید و بهویژه رفتار فرانسویان پس از برجام و در حالحاضر نیز نشانه تلاش برای کاستن از وابستگی به امریکاست، اما چه سود که اروپا ضعیف شده و سرپیچی از امریکا را نیاموخته است.
پس از برجام و پس از جنگ اوکراین، نفع اروپا در پذیرش ایران بهعنوان یک قدرت منطقهای و برقراری روابط سیاسی و اقتصادی پایدار با ایران بود. «قدرت منطقهای» را کمابیش و خواسته و ناخواسته به آن اعتراف میکنند و داشتن روابط نیز نیاز طرفین است.
ایران نشانههایی از امکان دوستی خود با اروپا بروز میداد. اوایل شهریور ایران از پیام مکرون برای میانجیگری در اوکراین، استقبال کرد و حتی از ارسال «یک ابتکار صلح در کنار یک پیام مهم» از تهران به مسکو خبر داد. وزیر نفت ایران همان زمانها بهرغم روسیه که دوست است، گفت که ایران برای فروش گاز به اروپا آمادگی دارد تا آن را از همینحالا برای زمستان سرد ذخیره کنند. حتی آن پیام «زمستان داره میاد» که مشاور تیم هستهای ایران در کنایه به اروپا چندبار تکرار کرد، نوعی مبادله پیام رابطه بود. اما اروپا نخواست، چون وابسته است.
تاکنون تحلیل دقیقی از چرایی «دشمنی آشکارتر و ناگهانی» آلمان با ایران ارائه نشده است، اما معتقدم آلمان با تخمین هزار میلیارد یورو خسارت قطع گاز روسیه که برآورد خودشان است، دنبال تصریح بر دشمنی با ایران و استقبال هیستریک رئیسجمهور و وزیرخارجه از لیدرهای آشوب در ایران نبود. این فقط میتوانست یک دستور امریکایی باشد. اگر دلایل دیگری را بدون درنظرآوردن نفوذ امریکا بهشمارآوریم، تحلیل درستی نخواهیم داشت. امریکا اروپاییان را از روسیه ترساند و وعده تأمین بخشی از گاز آلمان البته با ششبرابر قیمت روسیه را داد و آلمان یکبار دیگر بعد از جنگدوم تسلیم متفقین شد و پذیرفت «پیشوا» یی دشمنی با ایران را اینبار برعهده بگیرد. اروپا اکنون بدون امریکا هیچچیز نیست؛ و طرفه آنکه امریکا خود نیز درگیر اثبات هویت ابرقدرتی پیشین خود مقابل چین است. ولی اروپا باید بگوید سختیکشیدن برای که و برای چه؟ برای کدام آرمان؟
اروپا در قضیه آشوب پاییز ایران نیز ابتدا دستبهعصا راه رفت، ولی پس از اندکی عصا را کنار انداخت و شروع به دویدن کرد. نه به اینخاطر که نفعی داشت، چون خواست امریکا بود و نه به این دلیل که برای امریکا براندازی و سرنگونی ایران قطعی شده بود، چون امریکا، هردوی ایران و اروپا را ضعیف میخواهد و تلاش میکند با بهجانهمانداختن این دو بخش از جهان، راهبرد خودش را به پیش ببرد. درک اینکه چرا امریکا چنین راهبردی دارد و یک اروپای ضعیف را بیشتر میپسندد، با فهم قدرتگرفتن چین و روسیه ممکن است! یک اروپای قوی با راهبردهای ضدچینی و ضدروسی امریکا همراهی نمیکند و راهبرد خود را پیش میبرد و فقط در صورت وابستگی کامل است که بخشی از بار دشمنی با چین را برای امریکا حمل خواهد کرد.
حالا در پس فروکش آشوب و ضربهای که انگلیس در قضیه از دستدادن جاسوس پیشانیپینهبسته خود خورد، گرفتن یک عکس با پسزمینه دیوارهای شعارنویسیشده سفارت و استفاده از آن بهشکل یک پروپاگاندای سیاسی، آنقدر برای ابرقدرت سابق مظلومانه و ازسر درماندگی است که اشک آدم را درمیآورد! البته قبلاً نیز نوشتهام که این شعارنویسی مطلوب نیست و کاش به آن پایان میدادند. اما این بریتانیای کبیر فقط زیر این چند قوطیرنگ شعار نیست که در حال لهشدن است، او دارد زیرپای امریکا هم له میشود. گرچه برخی هنوز گمان میکنند که این بریتانیا همچنان کبیر است، چنانکه در ایران کم نیستند کسانی که نمیتوانند بهلحاظ تاریخی و بهلحاظ موقعیت کنونی در جهان، این ضعف را ببینند؛ و این یک بحث و موضوع روانشناسانه دارد که تا سالها همچنان بریتانیای کبیر برای خیلیها بریتانیای کبیر است، هرچند برای آنها روزی به پاککردن شعارهای دیوار سفارت و روزی به عکسگرفتن با همان شعارها بگذرد! به قول مولانا «گرگ بیچاره اگرچه گرسنه است/ متهم باشد که او در طنطنه است/ از ضعیفی، چون نداند راه رفت/ خلق گوید تخمه است از لوت زفت». اگر گرگ، گرسنه هم باشد، باز مردم میگویند او در طنطنه (شکوه و جلال و قدرت) است. این گرگ گرسنه، از ضعیفی نمیتواند راه برود، اما مردم میگویند این گرگ دچار تخمه (سوءهاضمه) است و از لوت زفت (طعام زیاد) وپرخوری به این روز افتاده است!
حال این روزهای اروپا خوب نیست. چه بهلحاظ خسارتهایی که ناتو و امریکا به کل اروپا با طعمه «اوکرایندوستی» و «روسیههراسی» زد، چه تعلیق مذاکرت هستهای که حتی همین دیروز از اروپا پیام «برجام نمرده است» شنیدیم و هنوز چشمشان سوی در است و چه سرانجام آشوبها! حالا یک عکس یادگاری با شعارهای باقیمانده و پاکنشده، نشانه «همبستگی اروپا» نیست. اروپا بیش از همبستگی با خودشان به همبستگی با قدرتهای دیگر نیاز دارد. این عکس نشانه «وابستگی اروپا» است. روزگاری از این عکسها در ایوان سفارت میانداختید و شاه ایران را احضار میکردید. حالا در پیادهرو از فحشهایی که خوردهاید عکس میگیرید. پس تأمل کن!
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سفارت انگلیس وابستگی اروپایی بریتانیای کبیر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۶۶۵۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
انیمیشنهایی متفاوت برای بزرگترها ؛ انیمیشنهایی مفرح برای بچهها
همشهری آنلاین: چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در ادامه معرفی شده بخشی از خاطره چند نسل از دنیای انیمیشن است.
شرک (۲۰۰۱)کارگردان: اندرو آدامسون و ویکی جنسون
محصول: امریکا
یک شخصیت چطور وارد فرهنگ عامه ــ آنهم نه فقط فرهنگ عامه کشور سازنده بلکه فرهنگ عامه بسیاری از مردم در سرتاسر جهان ــ میشود، پاسخش شرک است. اگر شما کسی را به شرک تشبیه کنید بلافاصله مخاطب شما متوجه میشود که منظور شما چیست. شرک و دیگر شخصیتهای این انیمیشن دیدنی خیلی زود جای خود را در میان شخصیتهای ماندگار انیمیشن باز کردند. بچهها و بزرگترها به سرعت عاشق این موجود سبز گنده بداخلاق، اما مهربان و شجاع شدند و حالا سالهاست که تماشاگر دنبالههای آن هستند. حتی اگر دیگر انیمیشنی از شرک تولید نشود، شرک همیشه به حیات خود ادامه میدهد.
شرکت هیولاها (۲۰۰۱)کارگردان: پیتر داکتر
محصول: امریکا
در مانستروپولیس، هیولاها با ترساندن بچهها از صدای جیغ آنها انرژی تولید میکنند. اما کارخانه تولیدکننده جیغ بچه با مشکل تامین انرژی روبهرو است، چون کودکان دیگر مثل سابق نمیترسند. هیولاها از هر گونه تماس با بچهها مطلقا منع شدهاند، اما سالی و مایک، دو هیولای متخصص ترساندن بچهها، در اثر اشتباهی وارد دنیای بچهها میشوند و همهچیز به هم میریزد. در این بین سالی و مایک کشف میکنند که صدای خنده کودکان انرژی بیشتری تولید میکند. کمتر انیمیشنی به اندازه «شرکت هیولاها» در ترغیب آدمها در مواجهه با ترسهایشان که علت و اساسشان را هم نمیدانند موفق بوده است.
عصر یخبندان (۲۰۰۲)کارگردان: کریس وج
محصول: امریکا
حتی اگر فرنچایز «عصر یخبندان» را هم ندیده باشید، احتمالا آن سنجابی را که با چنگ و دندان برای حفظ دانه بلوطش خودش را به آبوآتش میزند و بلاهای زیادی سر خودش و دنیای اطرافش میآورد دیدهاید. یکی دیگر از انیمیشنهای ماندگار سالهای آغازین هزار سوم میلادی که تا همین امروز خاطره خوش آن در ذهن تماشاگرانش باقی مانده، «عصر یخبندان» است. داستانی درباره دوستی، مدارا، پذیرش تفاوتها و در عین حال احترام به محیط زیست با شخصیتهای دوستداشتنیای مثل مندی و سید که زوج ناجور اما جدانشدنیای هستند. درامی جادهای، اکشن و ماجراجویی که شوخیهای بامزهاش به حفظ قوام و انسجامش کمک زیادی کرده.
در جستوجوی نمو (۲۰۰۳)کارگردان: اندرو استنتون و لی آنکریچ
محصول: امریکا
درونمایه جستوجو در اغلب انیمیشنها قابل تشخیص است. انگار از روز اول که قرار بر پا گرفتن صنعت انیمیشن بوده، طالع شخصیتهای انیمیشن را با جستوجو و سفر نوشتهاند. سه مرحله کلی سفر قهرمان که به «جدایی» (سفر به دنیای ناشناختهها)، «تشرف» (ماجراجویی در دنیای ناشناختهها) و «بازگشت» (برگشت به دنیای عادی) قابل تقسیم است در این انیمیشن و بسیاری انیمیشنهای دیگر کاملا رعایت شده. اینجا سفر درونی با سفر بیرونی همراستا و همزمان شده و تماشاگر راحتتر میتواند تاثیر سفر در پخته شدن خام را دریابد. فیلم اکرانی بسیار موفق داشت و این موفقیت با ساخت دنباله «در جستوجوی دوری» تدوام یافت.
کورالاین (۲۰۰۹)کارگردان: هنری سلیک
محصول: امریکا
انیمیشن استاپ موشن را اصولا گرم و گیراتر از انیمیشن دوبعدی و سهبعدی میدانید یا نه؟ اگر فکر میکنید استاپ موشن فضایی صمیمی و دوستانه دارد، «کورالاین» حسابی غافلگیرتان میکند. اگر فکر میکنید که استاپ موشن اصولا فاقد صمیمت و جذابیت انیمیشنهای دوبعدی و سهبعدی است، باز هم «کورالاین» شما را متحیر میکند. شاید اگر تیتراژ این انیمیشن جذاب را نبینید، حدس بزنید که کارگردانش تیم برتون است که البته فانتزیهایش تاریکتر و دلهرهآورتر شده. «کورالاین» پاسخ به پرسشی کنجکاویبرانگیز ولی در عین حال ترسناک است که هر آدمی در بچگی با آن مواجه شده: اگر پدر و مادر آدم جوری دیگری بودند، چه میشد؟
مری و مکس (۲۰۰۹)کارگردان: آدام اِلیوت
محصول: امریکا
مری و مکس، دو آدم با دنیایی فاصله میانشان، دوست مکاتبهای هستند. مری که در استرالیا زندگی میکند و خانوادهای ازهمپاشیده دارد در هشتسالگی از سر اتفاق شروع به نامهنگاری میکند با مکس چهلوچهارساله چاق و مشکلدار در روابط اجتماعی. رابطه این دو به تدریج عمیقتر میشود و مثل هر رابطه دوستانه دیگری به مشکل میخورد. مری و مکس مستعدند که به تیرهروزیهای زندگی با شدت و حدت واکنش نشان دهند و همین ویژگی هم هست که برای تماشاگر ملموسشان میکند. انیمیشنی ماندگار با تکنیک استاپ موشن.
انومالیزا (۲۰۱۵)کارگردان: چارلی کافمن و دوک جانسون
محصول: امریکا
مردی میانسال به نام مایکل که متخصص خدمات مشتریان است برای سخنرانی در کنفرانسی وارد هتل فرگولی میشود. هتل فرگولی در ظاهر هیچ شباهتی به هتل اوِرلوک فیلم «درخشش» (۱۹۸۰) استنلی کوبریک ندارد که ساکنانش را به انزوا میکشاند، روحشان را با سیاهی تغذیه میکند و دست آخر باعث جنونشان میشود. در واقع فرگولی برای مایکل به مراتب بدتر از اورلوک است. در این هتل است که مایکل با خودش و زندگی پوچ و بیروحش مواجه میشود. این انیمیشن که با تکنیک استاپ موشن ساخته شده همان روح فیلمنامه مشهور «درخشش ابدی یک ذهن پاک» را دارد؛ غمگین و دریغخوار که با سردی رئالیستیاش برگشتناپذیر بودن زندگی را توی گوش مخاطب میزند و خوشبختانه پایانی نسبتا خوش دارد.
لاکپشت قرمز (۲۰۱۶)کارگردان: مایکل دودوک دی ویت
محصول: فرانسه و ژاپن
اگر در انیمیشن دنبال آواز و حرکات موزون و دیالوگهای بامزه هستید، این انیمیشن به هیچ وجه مناسب شما نیست. این انیمیشن بیکلام است و صدای طبیعت و موسیقی گوشنواز راوی آن. مردی که با جریان آب به جزیرهای متروک و دورافتاده آورده شده، تصمیم میگیرد با قایقی از جزیره بگریزد، اما لاکپشت قرمز عظیمالجثهای بزرگترین مانع بر سر راه او برای رهایی است. مرد برای بازگشت به اجتماع و خلاصی از طبیعت هرچه در توان دارد رو میکند، ما خلاصی واقعی او در صلحی است که با طبیعت نصیبش میشود. «لاکپشت قرمز» تماشاگرش را به فکر میاندازد که زندگی در طبیعت چه بهایی دارد.
کد خبر 848659 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارتون مجله انیمیشن پویا نمایی - انیمیشن